سلام خسته نباشید من یه دختر ۱۹ ساله هستم وقتی ۱۴ سالم بود عقدم کردن و پارسال جدا شدم وقتی هم که جدا شدم باکره نبودم خونه خودم نرفته این اتفاق افتاد و الانم کسی خبر نداره پارسال پسرعموم که شماره منو گرفت و ما تا دی باهم بودیم خیلی خوب بود رفتارش عالی بود اخرش بهم گفت دوسم داره من عاشقش شدم و هنوزم ک هنوزه ب شدت دوسش دارم ولی از این میترسم ک از دستش بدم الان دیگه باهم نیستیم زن عموم ادمی نیست ک یک مطلقه بشه عروسش هروقتم ب این فکر میکنم ک قراره ی روز دستشو تو دست یکی دیگه ببینم داغون میشم. حدود دوماه پیش برادرم فوت کرد ۳۲ سالش بود خیلی بهش وابسته بودم تو اون دوران فقط پسرعموم میتونست ارومم کنه ولی نیومد فقط ی بار یه حالی و رفت ،الانم توی خونمون مامان و بابام اوضاع روحی خوبی ندارن و تنها منم ک باید حال و هواشونو عوض کنم ،ولی درواقع خودم کم اوردم ب زور روی پاهام ایستادم اما همیشه و همه جا خندیدم و ب روی خودم نیاوردم فقط شبا و تو خلوت خودم با کلی گریه از خجالت خودم در اومدم ازتون خواهش میکنم کمکم کنید.

روانشناس نفیسه صاحبی روانشناس نفیسه صاحبی اختلالات جنسی

نظرات

اولین نظر را شما ثبت کنید ...

ارسال نظر